بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا باز شکرت می کنم که همدم تنهاییم هستی مثل همیشه سایه رحمتت بر سرم گسترده و من هم مثل همیشه در غفلت و ناسپاسی و عصیان تو می گذرانم.
سلام
خوشحالم . امیدوارم زندگی ام را بتوانم تغییر بدهم و از این بندی که در آن گرفتار شدم رهایی یابم.
حرف هایم زیاد است. نمی دانم چه کسی هستی. مطلب من را می خوانی یا سرسری رد میشوی. اومدی تا من هم بهت سر بزنم تا آمار بازدیدهات بیشتر بشه یا تعداد نظرات وبلاگت. همه جوره ارادتمندتم ولی یه خواهش دارم اگه مطالبم رو خوندی و تونستی کمک کنی اصلا دریغ نکن چون دردهایی که دارم خیلی داره میسوزونتم و همه جوره راههای مختلفی رو امتحان کردم. به لطف خدا بیشتر موارد جواب گرفتم ولی دردم اینه که فکر می کنم تنها شدم. حالا بعدا بیشتر توضیح می دم ولی ازتون انتظار دارم کمکم کنید تا فاصلم رو با اون همدم و مونس حقیقی خودم کم کنم.
البته در این وبلاگ بیشتر دوست دارم در مورد پدر عزیزم، رهبر مهربانم صحبت کنم.
راستی درمورد اسم و آدرس وبلاگ هم تو پست بعدی خدمتتون عرض میکنم. خیلی جالبه.
ازتون تشکر می کنم.